◕‿◕❤دست نوشته های دختری که من باشم❤◕‿◕

 پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم.

ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم

سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود.

اما چند سال که گذشت..............

 

به ادامه مطلب مراجعه کنید



ادامه مطلب...


دختری با ظاهری ساده از خیابان گذشت که پسری در پیاده رو به او گفت:

چطوری سیبیلو؟

دختر خونسرد ، تبسمی کرد و جواب داد:

وقتی تو ابرو بر میداری و مو رنگ میکنی و گوشواره میندازی

من سیبیل میزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نداشته باشه !


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 4 تير 1393برچسب:مرد,ساده,پسر,دختر,تبسم,خونسرد,جواب,ابرو,رنگ,گوشواره,سیبیل,سیبیلو,احساس,کمبود,خیابان,چطوری, :: 1:30 :: توسط : m-sh

داستان کوتاه درد عاشقی در ادامه مطلب........

داستان قشنگیه.......و البته پندآموز........

داستانی برای عبرت گرفتن..........



ادامه مطلب...

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 18 صفحه بعد

درباره وبلاگ
بار خدایا… از کوی تو بیرون نرود پای خیالم.. نکند فرق به حالم.. چه برانی چه بخوانی، چه به اوجم برسانی، چه به خاکم بکشانی.. نه من آنم که برنجم، نه تو آنی که برانی
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دست نوشته های دختری که من باشم....!!!!! و آدرس man-to-zendegi-love.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 181
بازدید هفته : 1488
بازدید ماه : 3554
بازدید کل : 188459
تعداد مطالب : 355
تعداد نظرات : 254
تعداد آنلاین : 1



داستان روزانه